دائی ابراهیم

فاطمه :

سلام خدمت دایی بزرگوارم و مشاورین محترم
خداوند بزرگ بهترینهای دنیا و آخرت رو نصیب شما بزرگوارن کنه که به داد گرفتارا میرسید
کاش مردم ما این اندازه آگاهی داشتن که خودشون رو درگیر دکتر و داروهای اعصاب و روان بیخودی نمیکردن، خود من این بلا سرم اومده بود خانواده میگفتن پس افسردگی گرفتم گریه هایی که امونم رو بریده بود گوشه گیر و منزوی شده بودم مغزم از این همه افکار داشت میترکید، اصلا آروم و قرار نداشتم هرچی به خانواده میگفتم من طلسم شدم باورشون نمیشد حتی خودم هم کم کم داشت باورم میشد اشتباه میکنم دیونه شدم .تا رفتم پیش یه جن گیر متوجه شدن من دروغ نمیگم طلسم شدم و جن داخل بدنمه کاری نتونست برام انجام بده و جن رو خارج کنه. البته قبلش با اصرار خانواده رفتم پیش روان درمانگر از حالاتم که بهش گفتم گفت این برهه ایی از زندگیه که اکثر خانمها دچارش میشن مشاوره داد و برام دارو نوشت بی فایده بود بعدش استفاده نکردم .چه زجرها که تو این مدت نکشیده بودم نزدیک چند ماه من دربه در دنبال معالجه خودم بودم استاد رحمانی هم سراغ نداشتم که کمکم کنه. تا اینکه یه روز داشتم تو نت سرچ میکردم اصلا نمیدونم چطوری با سایت دایی عزیزم آشنا شدم و فهمیدم خدا چقدر بزرگه که ایشون رو سر راه من قرار داده وگرنه الان باید یه دیونه میبودم
خدا رو قسمتش میدم به این غروب جمعه روزی که متعلق به آقا امام زمان طوری که منو کمکم کرد، به داد امثال من برسه با این سایت آشناشون کنه
اللهم عجل لولیک الفرج

پاسخ: سلام
شکر خدا که حالتون خوبه ولی دایی جان نگفتین چه دستوراتی عمل کردین؟

فاطمه :

یادمه بعد اینکه وارد سایت شدم با نماز حضرت زهرا و معجزه سوره بقره آشنا شدم شروع کردم به خوندن اون نماز و پخش سوره بقره و خوندنش و گوش دادن به رقیه های شرعیه خصوصا صاعقه و جامع و باطل سحر(ان الله سیبطله) و صوت هایی مثل آیات حرق که دایی خونده بودن، مرتب روزی چند بار گوششون میدادم موقع خواب هندزفری همش تو گوشم بود. با گوش دادن به رقیه جامع ، سحر خوراکی رو بالا آوردم اون حالت استفراغ وحشتناک بود، با انجام اعمال روزی هزار تا آروغ بگم زدم شاید باورتون نشه بعد هر آروغ من سبک و سبکتر میشدم.از اسفندی که روش قرآن خونده شده بود تو خونه و زیر دامنم مرتب دود میدادم و غسل باطل سحر از تحصین فوق العاده گرفته تا خیلی از اعمال داخل همین سایت رو من انجام دادم، با دستور کشف مطلب شما خواب هایی هم میدیدم که بهم انگیزه میداد که دارم خوب پیش میرم
بعدش با خدا عهد بستم که بنده خوبی باشم چادرم رو بعد چند وقت سرم کردم راهی مسجد شدم ۳ رکعت نماز مغرب رو که داشتم میخوندم حرکت جن رو حس کردم که اومد ساق پام صدای سوختن و جلز ولزش رو احساس کردم جوری که فکر میکردم بقیه هم این صدا رو شنیدن همون عارضی که جن گیر نتونست از بدن من خارجش کنه با انجام همین اعمال ضعیف شده بود بالاخره به درک واصل شد
بدون مصرف هیچ دارویی خداروشکر حال من خییییلی بهتر شده و برا پاکسازی کامل دارم به درمانم ادامه میدم
با اشک براتون تایپ میکنم خدارو هزاران مرتبه شکر بخاطر وجود مبارک شما

پاسخ: سلام دایی جان
عزیزم مبارکتون باشه اشک شوق انشالله
شما شفا گرفتین از کلام خدا بحق این ایام حسینی دشمنان شما وقرآن هلاک بشن جن و انس کافر ملحد نجس حقشون سوختنه باید بسوزن
به امید شفای شما وهمه بیماران
یاعلی مدد